قره مليك محله سي

قره مليك محله سي نين خبرلري

چارداخها بناهاي محلي از نگرشي تاريخي

چارداخها بناهاي محلي از نگرشي تاريخي

علي ايماني قراملكي

 

 اگر به مكانهاي زندگي خود نگاهي هرچند كوتاه بيفكنيم٬ خواهيم ديد كه تمامي مكانهاي عمومي و خصوصي٬ شهر و يا محله و يا ده ما با تاريخمان پيوند جدانشدني دارند. كه اعم از مسجد و يا حمامهاي عمومي٬ امامزاده ها٬ خانه هاي خصوصي خودمان٬ پلها٬ قلعه ها و دژها و ...همگي نشاني بارز از تاريخ هزاران ساله ما آذربايجانيها هستند و نيز ...حمله ها و هجومها و تاثير گرفتن از فرهنگ همسايگان باز جزيي از تاريخ سرزمين ما هستند و با تاريخ ما پيوند ناگسستني دارند.آنها(بناها)كه چيزي جز مواد بيجان نيستند وبه مدد بازوان توانا و شعور آدمي بر روي هم چيده شده اند با ما صحبت ميكنند٬ صحبتي از سده هاي دور و نزديك٬ جنگها و صلح ها و قسمتي از روانشناسي خلق ما هستند كه تا به امروز پابرجا مانده اند و در تحليل نهايي قسمتي از روبناي جامعه و فرهنگ ما هستند كه رابطه اي سخت محكم و درهم پيچيده با زير بناي جامعه و ماديات ما دارند٬ آنها نشانگر در چه مرحله اي بودن روابط توليدي ما هستند.

در اين قسمت سعي ما بر آنست كه يكي از بناهاي محله خودمان را كه در زبان محلي چرداخ ناميده مي شود توضيحي مختصر از تاريخ و طرز ساخت آن و ارتباط آن با فرهنگ خودمان بدهيم. چرداخها (شكل صحيح املا آن چارداخ است)اكثرا" در مناطق زراعي قره مليك وجود دارند كه تعداد آنها در اين محله نزديك به دويست باب مي باشد.چارداخها ساختمانهاي كله قندي شكلي هستند كه در تابستان محل استراحت زارعان مي باشند٬ اين بناها از خشت و گل ساخته مي شوند كه با كاه گل اندود مي شوند . طرز ساخت چرداخها بدينگونه است كه ابتدا محلي را جهت بناي چرداخ انتخاب ميكنند٬ بعد از همان زمين خاك را انتخاب كرده و گل درست كرده و بعد از ورز آمدن گل با آن خشتهاي مربعي شكل مي برند كه اندازه خشتها 20 *20 سانتيمتر ميباشد.براي احداث ديوارها از گل بعنوان ملات استفاده مي كنند٬ قطر داخلي چارداخها حداكثر 2 متر است كه با افزايش ارتفاع از قطر آن كاسته و در نهايت بناي كله قندي شكلي بدست مي آيد.بعضا" براي چرداخ از سنگ فونداسيوني هم در نظر مي گيرند همچنين ديوارها چون بصورت دايره اي قرار مي گيرند و ملات آن از گل است٬ ديوارها را بصورت چند لايه و كم كم در طي چند روز درست مي كنند.

چرداخها پنجره ندارند فقط سوراخهايي در كمره پايين بنا در چند جهت ايجاد مي شوند و آخر سر نوبت به ورودي چرداخ مي رسد كه اكثرا" براي كوتاه قدترين افراد هم تنگ و كوتاه است و عموما" اين ورودي در جهت شمال چرداخ ايجاد مي شود . اما خود واژه چرداخ از كلمه چاتراق بمعني بهم رسيدن و بهم پيوستن گرفته شده است.حال در مورد اينكه چرا چرداخهاي شهر تبريز كله قندي هستند و چرا به صورت مكعب و يا هرمي شكل ساخته نشده اند و يا اينكه در چه مرحله اي از تاريخ آذربايجان ساخته شده اند و علل و عوامل تاريخي و اقتصادي و روانشناسي موضوع چرداخ ها چيست ؟ آيا چرداخ ها در ديگر جاهاي ايران و دنيا وجود دارند يا نه؟

در توضيح اين نكته كه چرداخ ها در چه مرحله اي بوجود آمده اند ميتوان گفت كه در مرحله يكجانشيني٬ چون در مرحله يكجانشيني و كشاورزي است كه خانه ها و بناهاي دائمي و چهارفصل بوجود آمده اند٬ پيدايش و گسترش خانه هاي دائمي هم چون پيدايش خط و كشاورزي و اختراع چرخ و گاري از پديده هاي جامعه يكجانشين هستند.ميخواهيم كه از نظر تاريخي اين مسئله را بززسي كنيم: در اولين قدم خواهيم ديد كه تبريز و آذربايجان از نظر زباني خاص يك قوم ترك زبان است و اينكه تركها در چه مرحله اي به اين منطقه جغرافيايي آمده اند؟و اينكه آيا قبلا" در اين منطقه بوده اند؟بنا بر تاريخ و آنچه كه خودمان ميدانيم مسكن اصلي تركان ناحيه ايست به نام آسياي مركزي يا ميانه٬ منطقه زندگي اين اقوام باستاني از يك طرف به سيبري و از طرف ديگر به ولگا و يئني سئي٬ از طرف شرق به سرحدات چين و از طرف جنوب تا هندوستان بوده است.اصلي ترين عامل مشخصه اين قوم زبان التصاقي آنها مي باشد.زبان التصاقي كه خود همان زبان آلتائيك است با زبانهاي اورال از يك شاخه اند كه مجموعا" زبان اورال آلتائيك خوانده مي شوند.زبان آلتايي كه از كوههاي آلتاي گرفته شده است ٬ شامل زبانهاي تركي٬ چوانس و...است.زبان اورال شامل زبانهاي منچو٬فين٬مجار و غيره است٬ كه اين زبانها و صاحبان اين زبانها بنا بر روايت تاريخ بر اثر عوامل طبيعي و اجتماعي مجبور به ترك ديار خود يعني دامنه ها و دشتهاي كوههاي آلتايي شده و در چهار جهت قاره كهن كوچيده اند٬كه از كوچهاي تاريخ ساز و بزرگ در تاريخ انتشار تركان آلتايي است كه در قرون بعدي نيز صورت مي گرفنه است . آنها بصورت كوچ نسيني و دامپروري روزگار مي گذراندند و پايه اقتصادشان دامهايشان بود.بعد از كوچ بزرگ عده اي از آنها به طرف شمال آسيا كوچيده اند و جامعه اسكيموها از باقي مانده اين قوم هستند كه زبانشان جزو زبانهاي ياقوت و چوواش ميباشد.گروهي ديگر بطرف تنگه برينگ رفته اند و به قاره آمريكا كوچيده اند و بمرور زمان بطرف مركز و جنوب آمريكا حركت كرده اند و تمدن هاي مايا واينكا و آمازون را بنا نهاده اند.