قره مليك محله سي

قره مليك محله سي نين خبرلري

قره‌مليگين بؤيوك پاركي


قره‌مليگين بؤيوك پاركي

گوزاريش: محمد تدين قراملكي

او گون آخشام قره مليكدن بير گوزاريش توتماغا ائودن ائشيگه چيخديم. بيرنجي نظريمه گلن يئر قره مليگين بؤيوك پاركي اولدو. پيادا پاركا طرف يوللانديم. پارك قرهمليگين گونئي-باتيسندا 14 هيكتار مئتراژينان يئر آليب. اصلي قاپيسي گونئي طريفيندهدير. بو پارك 1381 جي ايلينده شهرداري منطقه 6 واسيطه‌سينن  بئشيوز ميليون تومن هزينهاينن دوزهليب. آخشاملار جماعات گزيب دولانماغا و ياشيل فضادان ايستيفاده ائتمك اوچون بو پاركا گليرلر.

اوشاقلارين اويناماغينا جوربهجور ايمكانلار يارانيب. فوتبال، واليبال، بسكيتبال،هنديبال مئيدانلاري حاضيرلانيب. طبيعتين گؤزلليكلرين پاركدا بوتونلتمك اوچون بير گؤل ده دوزلديليب. كيچيك اوشاقلار اوچونده اويناماغا مخصوص مئيدان وار.

سؤز سوروشماغا بير نفر آختاريرديم كي محله اوشاقلاردان نئچهسين فوتبال اويناماقدا گؤردوم. ائلهكي بيلديلر قرهمليك سايتيندان گلميشم، ياخينا گليب نظرلرين دئمَگه باشلاديلار.

فوتباليست يئنييئتمهلر آزجا اوتانيرديلار. اونلار ابوذر كوچهسينين «آبي پوشان» فوتبال تيمينين اويونچولاري اولدوقلاريني دئديلر كي تمرينه مشغولدولار. آدلاري: بهرام مؤتمن، جلال ساعد، امير امين، علي حسيني، جواد پوركاظميان، اميد عقيلي، علي اكبر موسيان، محمد مايلي، محمد احمدي، احمد زيرك، آرزومند، حسينيان.

 

 

 

 

بو ايمكانلارين يارانماسينا شهرداريدان تشكّور ائديرديلر. آما بير نئچه آزليقلاريدا سايديلار:

1.    مئيدانلارين وساييلي كاميل دئييل. بعضيسي‌نين تورو يوخدو.

2.    فوتبال مئيدانينين چمني موناسيب دئييل.

3.    فوتبال مئيداني دوغودان باتييه اوزانيب كي سحر و آخشام گون اويونچولارين گؤزلرينه دوشور.

يئنييئتمهلرين بيري تبريزين قوناقلاريندانيدي. آقاي ربيعينين 16 ياشي وار و 2 ايل بوندان قاباق آتاسينين ايشي تبريزه مونتقيل اولدوغو اوچون بورا گليبلر. دئديگي كيمي 3 آيدا توركي ديليني اؤرگهشيب.

                                       
  

 



گفتگو با دكتر احد فرامرز قراملكي (قسمت دوم)


چرا در حرفه‌ها و سازمانها، مسائل اخلاق حرفه‌اي مطرح نمي‌شود؟

  اين داستان غم‌انگيزي دارد و آن اين است كه غالب مديران ما چشم ديدن مسائل حقوقي، مالي، توليد و فروش را دارند، ولي در زمينه مسائل اخلاقي اين گونه نيستند؛ يعني غالباً يا مشكلات اخلاقي را نمي‌بينند و يا اگر مي‌بينند، احساس نياز به متخصص پيدا نمي‌كنند و خوددرماني مي‌كنند. وقتي كه خوددرماني كردند، به جاي اينكه يك جا را درست كنند، صد جاي ديگر را هم خراب مي‌كنند و آفت بزرگش اين است كه چون احساس نياز به متخصص نمي‌كنند، دست نياز به سوي او دراز نمي‌كنند و اين سبب مي‌شود كه متخصصان ما به فكر پژوهشهاي نظام‌مند معطوف به نيازهاي پژوهشي نيفتند. مولوي يك تمثيل دارد. او مشكلات كالبدي و جسماني را، حالا چه در فرد و چه در سازمان، به خار در پاي تشبيه مي‌كند و مشكلات اخلاقي و روحي و رواني را به خار در دل تشبيه مي‌كند و بعد متذكر مي‌شود كه ما خار در پاي را جدي مي‌گيريم؛ ولي خار در دل را نه.

 

چون كسي را خار در پايش جهد

 

پاي خود را بر سر زانو نهد

 

وز سر سوزن همي جويد سرش‌

 

ور نيابد مي‌كند با لب تَرَش‌

 

خار در پا شد چنين دشوارياب‌

 

خار در دل چون بود؟ واده جواب‌

 

و بعد تأكيد مي‌كند كه اگر خار در دل را ببينيم، دنيامان عوض مي‌شود و ديگر هيچ غمي در آن نمي‌يابيم.

 

خار در دل گر بديدي هر خسي‌

 

دست كي بودي ‌غمان را بر كسي‌

 

و بعد به خوددرماني هم اشاره مي‌كند و آسيب‌هاي آن را متذكر مي‌شود.

 

كس به زير دمّ خر خاري نهد‌

 

خر نداند دفع آن، برمي‌جهد

 

برجهد و آن خار محكم‌تر زند‌

 

عاقلي بايد كه خاري بركند

 

خر ز بهر دفع خار از سوز و درد‌

 

جفته مي‌انداخت هر جا زخم كرد

 

چرا سازمانهاي ما دغدغه اخلاقي ندارند؟


 



آرديني اوخو

گفتگو با دكتر احد فرامرز قراملكي (قسمت اول)

 

 

گفتگو با دكتر احد فرامرز قراملكي

قسمت اول

 

اخلاق حرفه‌اي‌

اشاره: انسان خواهان موفقيت است و از آنجا كه موفقيت فرد در زندگي شخصي، شغلي و اجتماعي با الگوهايش وابستگي دارد، كامل بودن اين سرمشقها نقش اساسي در كسب موفقيت او ايفا مي‌نمايد. موفقيت در پرتو ارتباط درست و آسان انسان با خود و ديگران كسب مي‌شود؛ زيرا انسان به طور دائم در تعامل با ديگران است. انسان موجودي اجتماعي است و امروزه با توسعه شگفت‌انگيز جوامع، در تعامل با انبوهي از سازمانهاي گوناگون قرار دارد و گسترش ارتباطات و پيچيدگي سازمانها و ارتباط نهادها با هم به شكل قابل توجهي اهميت پيدا كرده است.‌ترويج الگوهاي ارتباطي درست و اصول اخلاقي كارآمد، نياز مبرم جوامع امروزي به شمار مي‌رود و از اين روست كه با مقوله‌اي تحت عنوان اخلا‌ق حرفه‌اي مواجهيم.دكتر احد فرامرز قراملكي، معاون پژوهشي و مدير گروه اخلاق دانشكده الهيات دانشگاه تهران، از محققان و پژوهشگران برجسته در زمينه اخلاق و اخلاق حرفه‌اي است. <اخلاق حرفه‌اي>، <سازمانهاي اخلاقي در كسب و كار> و <موانع رشد اخلاقي سازمانها> از جمله تاليفات ايشان است.گفتگوي زير در همين زمينه صورت گرفته است.

 

* * *

 

آقاي دكتر، براي شروع گفتگو از چيستي اخلاق حرفه‌اي بفرماييد.

 

شروع سال جديد را با بحث اخلاق حرفه‌اي به فال نيك مي‌گيريم؛ چون اخلاق به معناي نوعي خانه‌تكاني و بازسازي مجدد رفتارهاست. اخلاق حرفه‌اي يعني خلق و خوي ما در رفتار ارتباطي با خويش و ديگران، و در حرفه، مبتني بر رعايت حقوق افراد باشد. پس رعايت حقوق افراد در رفتار ارتباطي درون شخصي، بين‌شخصي و بيرون‌شخصي در حرفه را <اخلاق حرفه‌اي> مي‌گوييم.

 

اخلاق حرفه‌اي چه تفاوتي با اخلاق فردي دارد؟

 

اخلاق فردي مربوط است به اخلاقي بودن در رفتار ارتباطي، منهاي شغل. هر انساني مي‌تواند با خودش يك رفتار ارتباطي داشته باشد؛ به اين معنا كه من مي‌توانم با خودم صادقانه رفتار كنم، به حسابرسي خودم بپردازم، خودم را جدي بگيرم يا نگيرم، خودم را بفريبم يا نفريبم، در محضر خودم به گناهانم اعتراف بكنم يا نكنم، خودشناسي داشته باشم يا نداشته باشم و... اين را رفتار ارتباطي درون شخصي مي‌گوييم.

گاهي رفتار، رفتار با ديگر انسانها، مثلاً همسر، همسايگان، شهروندان و... است. اينكه در تعاملي كه با آنها داريم، پايبند به اخلاق باشيم يا نباشيم، رفتار ارتباطي بين شخصي مي‌گوييم. گاهي رفتار ارتباطي برون‌شخصي است، به اين معنا كه من با يك درخت، يك حيوان، طبيعت، يا خدا رابطه دارم. در ارتباط با اينها هم مي‌توانم اخلاقي باشم يا نباشم. اينها عرصه‌هاي مختلف اخلاقي بودن و اخلاقي نبودن است. اما همه اينها يك ويژگي دارد و آن اين است كه به عنوان يك شخص، متخلق مي‌شوم يا نمي‌شوم. اگر من اخلاقي بودن را در زندگي غيرشغلي‌ام، در حريم خانواده‌ام، در حريم شهرم رعايت كنم، اين، اخلاق شخصي است كه شاخه‌هاي مختلف دارد؛ اما اگر در زندگي شغلي‌ام بحث اخلاق را به ميان آورم، يعني در شغلي كه دارم، نسبت به ديگران پايبند به اخلاق باشم يا نباشم، مثلاً به عنوان يك استاد، حقوق دانشجو را رعايت كنم يا نه، حقوق جامعه را رعايت كنم يا نه، به اين <اخلاق شغلي> مي‌گوييم كه در واقع با اخلاق شخصي، از حيث محيط، فرق مي‌كند؛ يعني در اخلاق شغلي، محيط، محيط شغل من است، ولي در اخلاق شخصي، محيط زندگي من.




آرديني اوخو

چارداخها بناهاي محلي از نگرشي تاريخي

چارداخها بناهاي محلي از نگرشي تاريخي

علي ايماني قراملكي

 

 اگر به مكانهاي زندگي خود نگاهي هرچند كوتاه بيفكنيم٬ خواهيم ديد كه تمامي مكانهاي عمومي و خصوصي٬ شهر و يا محله و يا ده ما با تاريخمان پيوند جدانشدني دارند. كه اعم از مسجد و يا حمامهاي عمومي٬ امامزاده ها٬ خانه هاي خصوصي خودمان٬ پلها٬ قلعه ها و دژها و ...همگي نشاني بارز از تاريخ هزاران ساله ما آذربايجانيها هستند و نيز ...حمله ها و هجومها و تاثير گرفتن از فرهنگ همسايگان باز جزيي از تاريخ سرزمين ما هستند و با تاريخ ما پيوند ناگسستني دارند.آنها(بناها)كه چيزي جز مواد بيجان نيستند وبه مدد بازوان توانا و شعور آدمي بر روي هم چيده شده اند با ما صحبت ميكنند٬ صحبتي از سده هاي دور و نزديك٬ جنگها و صلح ها و قسمتي از روانشناسي خلق ما هستند كه تا به امروز پابرجا مانده اند و در تحليل نهايي قسمتي از روبناي جامعه و فرهنگ ما هستند كه رابطه اي سخت محكم و درهم پيچيده با زير بناي جامعه و ماديات ما دارند٬ آنها نشانگر در چه مرحله اي بودن روابط توليدي ما هستند.

در اين قسمت سعي ما بر آنست كه يكي از بناهاي محله خودمان را كه در زبان محلي چرداخ ناميده مي شود توضيحي مختصر از تاريخ و طرز ساخت آن و ارتباط آن با فرهنگ خودمان بدهيم. چرداخها (شكل صحيح املا آن چارداخ است)اكثرا" در مناطق زراعي قره مليك وجود دارند كه تعداد آنها در اين محله نزديك به دويست باب مي باشد.چارداخها ساختمانهاي كله قندي شكلي هستند كه در تابستان محل استراحت زارعان مي باشند٬ اين بناها از خشت و گل ساخته مي شوند كه با كاه گل اندود مي شوند . طرز ساخت چرداخها بدينگونه است كه ابتدا محلي را جهت بناي چرداخ انتخاب ميكنند٬ بعد از همان زمين خاك را انتخاب كرده و گل درست كرده و بعد از ورز آمدن گل با آن خشتهاي مربعي شكل مي برند كه اندازه خشتها 20 *20 سانتيمتر ميباشد.براي احداث ديوارها از گل بعنوان ملات استفاده مي كنند٬ قطر داخلي چارداخها حداكثر 2 متر است كه با افزايش ارتفاع از قطر آن كاسته و در نهايت بناي كله قندي شكلي بدست مي آيد.بعضا" براي چرداخ از سنگ فونداسيوني هم در نظر مي گيرند همچنين ديوارها چون بصورت دايره اي قرار مي گيرند و ملات آن از گل است٬ ديوارها را بصورت چند لايه و كم كم در طي چند روز درست مي كنند.

چرداخها پنجره ندارند فقط سوراخهايي در كمره پايين بنا در چند جهت ايجاد مي شوند و آخر سر نوبت به ورودي چرداخ مي رسد كه اكثرا" براي كوتاه قدترين افراد هم تنگ و كوتاه است و عموما" اين ورودي در جهت شمال چرداخ ايجاد مي شود . اما خود واژه چرداخ از كلمه چاتراق بمعني بهم رسيدن و بهم پيوستن گرفته شده است.حال در مورد اينكه چرا چرداخهاي شهر تبريز كله قندي هستند و چرا به صورت مكعب و يا هرمي شكل ساخته نشده اند و يا اينكه در چه مرحله اي از تاريخ آذربايجان ساخته شده اند و علل و عوامل تاريخي و اقتصادي و روانشناسي موضوع چرداخ ها چيست ؟ آيا چرداخ ها در ديگر جاهاي ايران و دنيا وجود دارند يا نه؟

در توضيح اين نكته كه چرداخ ها در چه مرحله اي بوجود آمده اند ميتوان گفت كه در مرحله يكجانشيني٬ چون در مرحله يكجانشيني و كشاورزي است كه خانه ها و بناهاي دائمي و چهارفصل بوجود آمده اند٬ پيدايش و گسترش خانه هاي دائمي هم چون پيدايش خط و كشاورزي و اختراع چرخ و گاري از پديده هاي جامعه يكجانشين هستند.ميخواهيم كه از نظر تاريخي اين مسئله را بززسي كنيم: در اولين قدم خواهيم ديد كه تبريز و آذربايجان از نظر زباني خاص يك قوم ترك زبان است و اينكه تركها در چه مرحله اي به اين منطقه جغرافيايي آمده اند؟و اينكه آيا قبلا" در اين منطقه بوده اند؟بنا بر تاريخ و آنچه كه خودمان ميدانيم مسكن اصلي تركان ناحيه ايست به نام آسياي مركزي يا ميانه٬ منطقه زندگي اين اقوام باستاني از يك طرف به سيبري و از طرف ديگر به ولگا و يئني سئي٬ از طرف شرق به سرحدات چين و از طرف جنوب تا هندوستان بوده است.اصلي ترين عامل مشخصه اين قوم زبان التصاقي آنها مي باشد.زبان التصاقي كه خود همان زبان آلتائيك است با زبانهاي اورال از يك شاخه اند كه مجموعا" زبان اورال آلتائيك خوانده مي شوند.زبان آلتايي كه از كوههاي آلتاي گرفته شده است ٬ شامل زبانهاي تركي٬ چوانس و...است.زبان اورال شامل زبانهاي منچو٬فين٬مجار و غيره است٬ كه اين زبانها و صاحبان اين زبانها بنا بر روايت تاريخ بر اثر عوامل طبيعي و اجتماعي مجبور به ترك ديار خود يعني دامنه ها و دشتهاي كوههاي آلتايي شده و در چهار جهت قاره كهن كوچيده اند٬كه از كوچهاي تاريخ ساز و بزرگ در تاريخ انتشار تركان آلتايي است كه در قرون بعدي نيز صورت مي گرفنه است . آنها بصورت كوچ نسيني و دامپروري روزگار مي گذراندند و پايه اقتصادشان دامهايشان بود.بعد از كوچ بزرگ عده اي از آنها به طرف شمال آسيا كوچيده اند و جامعه اسكيموها از باقي مانده اين قوم هستند كه زبانشان جزو زبانهاي ياقوت و چوواش ميباشد.گروهي ديگر بطرف تنگه برينگ رفته اند و به قاره آمريكا كوچيده اند و بمرور زمان بطرف مركز و جنوب آمريكا حركت كرده اند و تمدن هاي مايا واينكا و آمازون را بنا نهاده اند.



گزارش مصور فعاليتهاي «جلسه اخلاق و موسسه امام حسن مجتبي (ع)

بسمه تعالي

در راستاي معرفي كانونها و مراكز فرهنگي قراملك به سراغ يكي از  فعالترين مؤسسه ها يعني مؤسسه «جلسه اخلاق امام حسن مجتبي(ع)» رفته از  آقاي نقي ياقوتي خواستيم گزارشي در مورد سابقه و فعاليتهاي اين مؤسسه در اختيارمان بگذارد. از ايشان به خاطر تهيه و تنظيم اين گزارش تشكر مي نماييم.  

 

 گزارش مصور فعاليتهاي «جلسه اخلاق و موسسه امام حسن مجتبي (ع)»  (داراي مجوز از سازمان ملي جوانان)

جلسه اخلاق امام حسن مجتبي (ع)  كه نتيجه تلاش جوانان متعهد و برخاسته از نيازهاي روحي و معنوي جوانان عزيزميباشد در راستاي منويات مقام معظم رهبري در جهت تبيين صحيح معارف الهي با مساعدت خيرين  و پايگاههاي مقاومت محله قراملك  با استقبال پر شور جوانان در بهمن ماه سال 1379 در محل مسجد حاج مراد مشهور به مسجد دسته ، پا به عرصه فرهنگي نهاد. اين جلسه از بدو تاسيس از اساتيد مجرب حوزه و دانشگاه  در موضوعات اعتقادي ، اجتماعي ، سياسي و ... بهره هاي فراوان برده است .

در ادامه فعاليتهاي چندين ساله جلسه ، بنا بر احساس ضرورت مبني بر وسعت بخشيدن به فعاليتهاي فرهنگي و رسميت قانوني گرفتن اين فعاليتها از اوايل سال 86 موسسه امام حسن مجتبي (ع) تبريز از سازمان جوانان استان مجوز فعاليت و اعتبارنامه رسمي دريافت كرد.حال اين موسسه بيش از 110 نفر از جوانان محله را كه عمدتا دانشجو و تحصيل كرده اند  در عضويت خويش دارد.ميتوان گفت  مسجد حاج مراد به مركز فعاليتهاي فرهنگي محله مبدل گشته است كه نماز جماعت مغرب وعشاء با حضور اكثريت جوانان تشكيل ميشود كه به علت ازدحام معمولا فضاي مسجد كفاف نمازگزاران را نمي دهد. لازم به ذكر است مسجد حاج مراد بعنوان مركزيت موسسه ميباشد و برخي از برنامه ها و مراسمات موسسه در مساجد ديگر محله نيز همچون مسجد غلامعلي ،مسجد صاحب الزمان (عج)و مسجد امام حسين (ع) تشكيل يافته است.

*********************

از اهداف موسسه ميتوان به موارد زير اشاره كرد:



آرديني اوخو